
نزدیک ترین یار احمدینژاد باز هم خبرساز شد
«آقای احمدینژاد هم هیچ برنامهای برای این انتخابات ندارد و ایشان در این دوره نامزد نمیشود»؛ این سخن منسوب به اسفندیار رحیم مشایی نزدیکترین چهره سیاسی به احمدینژاد است که البته با واکنش حمید بقایی، دیگر چهره نزدیک به رئیس دولت قبل رو به رو شد.
بقایی در کانال تلگرامی خود نوشت: «با مشایی درباره مصاحبه منتسب به وی در برخی سایتها صحبت کردم. ایشان گفت اصلاً مصاحبهای نداشته است.» اگر چه اظهارات مشایی در سایت های هوادار احمدی نژاد تکذیب نشد، در مقابل سایت «رویداد 24» که سخنان مشایی را منتشر کرده بود، در مطلب دیگری بر صحت این خبر اصرار کرد و حتی یک عکس از حاشیه آن گفتوگو را هم منتشر کرد.
اما جدای از این حواشی، تنها این سخن اسفندیار رحیم مشایی در گفتوگو با سایت «رویداد 24» نیست که برنامه «نیامدن» محمود احمدینژاد به صحنه انتخابات را جدی میکند. در روزهای اخیر خبر «نهی» احمدینژاد برای ورود به رقابت انتخاباتی توسط یکی از مقامات نظام هم به اندازه کافی تابلوی «ایست» موجود مقابل رئیس دولتهای نهم و دهم آشکار کرد. پیش از این یاسر جبرائیلی و محمد ایمانی دو روزنامه نگار اصولگرا از دیدار احمدی نژاد با یک مقام عالی نظام خبر داده و تصریج کرده بودند که دراین دیدار احمدینژاد از ورود به عرصه انتخابات نهی شده است.
خبری که برای چند روز در طیف هواداران احمدینژاد بدون واکنش مانده بود. حالا سخنان مشایی اولین اظهار نظر نزدیکان احمدینژاد بعد از انتشار خبر آن «نهی» انتخاباتی است.
با این همه اما سفر محمود احمدینژاد به گرگان لغو نشد. سفری که در زنجیره سفرهای پر تعداد اخیر او قرار میگیرد که خیلیها از «انتخاباتی» بودن آنها سخن گفتهاند. همین دو ماه پیش استاندار تهران و سپس قائم مقام وزیر کشور هم تأکید کرده بودند که شائبه انتخاباتی بودن سفرهای احمدینژاد در حال افزایش است. حتی محمدرضا باهنر هم مردادماه امسال گفته بود که «چه کسی باور میکند سفرهای احمدینژاد انتخاباتی نباشد؟» حالا آیا رفتارهای آینده او برای دوری گزیدن از گردونه رقابت انتخاباتی به این شائبهها پایان خواهد داد؟ برخی از فعالان سیاسی و ناظران جریان اصولگرای منتقد دولت در همین چند روز به وضوح از نگرانی خود نسبت به نادیده گرفته شدن آن «نهی» از سوی احمدینژاد سخن گفتهاند. البته برای منتقدان و مخالفان دولت یازدهم، سابقه محمود احمدینژاد خصوصاً در دولت دهم به اندازه کافی جای نگرانی از نادیده گرفتن این «نهی» را باقی میگذارد. جریان اصولگرا به این راحتی نه جریان معاون اولی مشایی در آخرین روزهای دولت نهم، نه آن خانهنشینی معروف 11 روزه و نه مسائلی دیگر شبیه به این را براحتی فراموش میکند. انجام سفر اخیر او به گرگان بعد از آن «نهی» هم به این نگرانی دامن میزند که محمود احمدینژاد فعلاً قصدی برای ترک میدان به این راحتی ندارد. اصولگرایان حامی او کمی دیر و در دوره دوم حضورش در رأس پاستور پی بردند که وی تا چه اندازه علاقهمند به تکروی در میدان سیاست است. این نتیجهگیری آنها به زمانی برمیگشت که دیگر عملاً نمیشد کار خاصی کرد. تنها کاری که از دست آنها برمیآمد، تحمل احمدینژاد تا پایان دوره ریاستش بر دولت دهم بود. چنانچه برخی از چهرههای اصولگرا مانند غلامرضا مصباحی مقدم هم بارها در جاهای مختلف گفتهاند که در آن زمان حتی کار تا مرز «بررسی کفایت سیاسی» احمدینژاد در مجلس پیش رفت اما به دلیل در نظر گرفتن «مصلحت»هایی متوقف شد و اصولگرایان تصمیم گرفتند او را «تحمل» کنند. حداد عادل هم همین یک سال پیش گفته بود: «دولت آقای احمدینژاد در چهار سال دوم خود، هزینههای بسیار بالایی را به نظام و کشور تحمیل کرد که همه این هزینهها و خسارتها به پای اصولگرایان نوشته شد.»
این یعنی آنکه آنها نه تنها اشتیاقی برای بازگشت احمدینژاد ندارند بلکه برای نیامدن او ممکن است خیلی از کارها را هم بکنند. کما اینکه رد پای این تمایل یا حتی «برنامه سیاسی» را اگر قبلاً به صورتی میشد در موضعگیریهای چهرههای سیاسی این جریان دید و البته در روزهای اخیر دو فعال رسانهای اصولگرا به شکل پررنگتری آن را مطرح کردهاند. یاسر جبرائیلی از فارس و محمد ایمانی از نویسندگان کیهان در دو نوشته تأکید کردهاند که در صورت سرپیچی احمدینژاد از آن «نهی» در مقابل او ایستادگی خواهد شد. از جمله ایمانی به حلقه اطراف احمدینژاد و ستادهایش تذکر میدهد که مراقب باشند چه راهی را انتخاب خواهند کرد. البته در کنار این اتفاقات نکتهای که برای برخی از رسانهها و ناظران جای سؤال داشت همان موضوع سکوت احمدینژاد و تیم اطراف او بود. سکوتی که بیشتر این موضوع را القا میکرد که اتفاقی نیفتاده و همه چیز عادی است. نشان دادن عادی بودن شرایط از سوی احمدینژادیها وقتی موضوعی جدیتر شد که او سفر گرگان خود را هم طبق همان برنامه قبلی انجام داد. در حالی که با توجه به سوابق احمدینژاد این سؤال که «واکنش او در برابر شرایط شکل گرفته کنونی چیست» به یک سؤال جدی و البته بدون پاسخ تبدیل شده است، یک نقل قول از ثمره هاشمی، از دیگر نزدیکان محمود احمدینژاد باز هم ابهامها را زیادتر میکند. او درباره پیغامهای احمدینژاد به اصولگرایان به سایت «انتخاب» گفته بود: «آقای احمدینژاد، نه سر دارد نه ته. من دلیل اصلی این کار (پیغام احمدینژاد) را نمیدانم.» برخی از رسانهها پیشتر گفته بودند که احمدینژاد در پیغامی به اصولگرایان گفته بود که از تخریب وی دست برداشته و به جای آن از او حمایت کنند تا بازار انتخابات به سود این جناح گرم شود. اما نکته اساسی در این پیغام این بوده که احمدینژاد وعده داده بود در روزهای پایانی انتخابات به نفع نامزد مورد وثوق اصولگرایان کنار خواهد رفت. در اینکه اصولگرایان چنین چیزی را نپذیرند شکی نبود. اما موضوع اینجا بود که آیا اصل خبر صحت دارد یا خیر؟ سخنان ثمره هاشمی پیش از هر چیز صحت این خبر را تأیید میکند. اما در نهایت یک ابهام را همچنان باقی میگذارد؛ اینکه در طیف نزدیک به محمود احمدینژاد سردرگمی و شکافی رخ داده که او این گونه سخن میگوید یا اینکه آنها تمایلی ندارند که فعلاً دست خود را در بازی رو کنند؟
بقایی در کانال تلگرامی خود نوشت: «با مشایی درباره مصاحبه منتسب به وی در برخی سایتها صحبت کردم. ایشان گفت اصلاً مصاحبهای نداشته است.» اگر چه اظهارات مشایی در سایت های هوادار احمدی نژاد تکذیب نشد، در مقابل سایت «رویداد 24» که سخنان مشایی را منتشر کرده بود، در مطلب دیگری بر صحت این خبر اصرار کرد و حتی یک عکس از حاشیه آن گفتوگو را هم منتشر کرد.
اما جدای از این حواشی، تنها این سخن اسفندیار رحیم مشایی در گفتوگو با سایت «رویداد 24» نیست که برنامه «نیامدن» محمود احمدینژاد به صحنه انتخابات را جدی میکند. در روزهای اخیر خبر «نهی» احمدینژاد برای ورود به رقابت انتخاباتی توسط یکی از مقامات نظام هم به اندازه کافی تابلوی «ایست» موجود مقابل رئیس دولتهای نهم و دهم آشکار کرد. پیش از این یاسر جبرائیلی و محمد ایمانی دو روزنامه نگار اصولگرا از دیدار احمدی نژاد با یک مقام عالی نظام خبر داده و تصریج کرده بودند که دراین دیدار احمدینژاد از ورود به عرصه انتخابات نهی شده است.
خبری که برای چند روز در طیف هواداران احمدینژاد بدون واکنش مانده بود. حالا سخنان مشایی اولین اظهار نظر نزدیکان احمدینژاد بعد از انتشار خبر آن «نهی» انتخاباتی است.
با این همه اما سفر محمود احمدینژاد به گرگان لغو نشد. سفری که در زنجیره سفرهای پر تعداد اخیر او قرار میگیرد که خیلیها از «انتخاباتی» بودن آنها سخن گفتهاند. همین دو ماه پیش استاندار تهران و سپس قائم مقام وزیر کشور هم تأکید کرده بودند که شائبه انتخاباتی بودن سفرهای احمدینژاد در حال افزایش است. حتی محمدرضا باهنر هم مردادماه امسال گفته بود که «چه کسی باور میکند سفرهای احمدینژاد انتخاباتی نباشد؟» حالا آیا رفتارهای آینده او برای دوری گزیدن از گردونه رقابت انتخاباتی به این شائبهها پایان خواهد داد؟ برخی از فعالان سیاسی و ناظران جریان اصولگرای منتقد دولت در همین چند روز به وضوح از نگرانی خود نسبت به نادیده گرفته شدن آن «نهی» از سوی احمدینژاد سخن گفتهاند. البته برای منتقدان و مخالفان دولت یازدهم، سابقه محمود احمدینژاد خصوصاً در دولت دهم به اندازه کافی جای نگرانی از نادیده گرفتن این «نهی» را باقی میگذارد. جریان اصولگرا به این راحتی نه جریان معاون اولی مشایی در آخرین روزهای دولت نهم، نه آن خانهنشینی معروف 11 روزه و نه مسائلی دیگر شبیه به این را براحتی فراموش میکند. انجام سفر اخیر او به گرگان بعد از آن «نهی» هم به این نگرانی دامن میزند که محمود احمدینژاد فعلاً قصدی برای ترک میدان به این راحتی ندارد. اصولگرایان حامی او کمی دیر و در دوره دوم حضورش در رأس پاستور پی بردند که وی تا چه اندازه علاقهمند به تکروی در میدان سیاست است. این نتیجهگیری آنها به زمانی برمیگشت که دیگر عملاً نمیشد کار خاصی کرد. تنها کاری که از دست آنها برمیآمد، تحمل احمدینژاد تا پایان دوره ریاستش بر دولت دهم بود. چنانچه برخی از چهرههای اصولگرا مانند غلامرضا مصباحی مقدم هم بارها در جاهای مختلف گفتهاند که در آن زمان حتی کار تا مرز «بررسی کفایت سیاسی» احمدینژاد در مجلس پیش رفت اما به دلیل در نظر گرفتن «مصلحت»هایی متوقف شد و اصولگرایان تصمیم گرفتند او را «تحمل» کنند. حداد عادل هم همین یک سال پیش گفته بود: «دولت آقای احمدینژاد در چهار سال دوم خود، هزینههای بسیار بالایی را به نظام و کشور تحمیل کرد که همه این هزینهها و خسارتها به پای اصولگرایان نوشته شد.»
این یعنی آنکه آنها نه تنها اشتیاقی برای بازگشت احمدینژاد ندارند بلکه برای نیامدن او ممکن است خیلی از کارها را هم بکنند. کما اینکه رد پای این تمایل یا حتی «برنامه سیاسی» را اگر قبلاً به صورتی میشد در موضعگیریهای چهرههای سیاسی این جریان دید و البته در روزهای اخیر دو فعال رسانهای اصولگرا به شکل پررنگتری آن را مطرح کردهاند. یاسر جبرائیلی از فارس و محمد ایمانی از نویسندگان کیهان در دو نوشته تأکید کردهاند که در صورت سرپیچی احمدینژاد از آن «نهی» در مقابل او ایستادگی خواهد شد. از جمله ایمانی به حلقه اطراف احمدینژاد و ستادهایش تذکر میدهد که مراقب باشند چه راهی را انتخاب خواهند کرد. البته در کنار این اتفاقات نکتهای که برای برخی از رسانهها و ناظران جای سؤال داشت همان موضوع سکوت احمدینژاد و تیم اطراف او بود. سکوتی که بیشتر این موضوع را القا میکرد که اتفاقی نیفتاده و همه چیز عادی است. نشان دادن عادی بودن شرایط از سوی احمدینژادیها وقتی موضوعی جدیتر شد که او سفر گرگان خود را هم طبق همان برنامه قبلی انجام داد. در حالی که با توجه به سوابق احمدینژاد این سؤال که «واکنش او در برابر شرایط شکل گرفته کنونی چیست» به یک سؤال جدی و البته بدون پاسخ تبدیل شده است، یک نقل قول از ثمره هاشمی، از دیگر نزدیکان محمود احمدینژاد باز هم ابهامها را زیادتر میکند. او درباره پیغامهای احمدینژاد به اصولگرایان به سایت «انتخاب» گفته بود: «آقای احمدینژاد، نه سر دارد نه ته. من دلیل اصلی این کار (پیغام احمدینژاد) را نمیدانم.» برخی از رسانهها پیشتر گفته بودند که احمدینژاد در پیغامی به اصولگرایان گفته بود که از تخریب وی دست برداشته و به جای آن از او حمایت کنند تا بازار انتخابات به سود این جناح گرم شود. اما نکته اساسی در این پیغام این بوده که احمدینژاد وعده داده بود در روزهای پایانی انتخابات به نفع نامزد مورد وثوق اصولگرایان کنار خواهد رفت. در اینکه اصولگرایان چنین چیزی را نپذیرند شکی نبود. اما موضوع اینجا بود که آیا اصل خبر صحت دارد یا خیر؟ سخنان ثمره هاشمی پیش از هر چیز صحت این خبر را تأیید میکند. اما در نهایت یک ابهام را همچنان باقی میگذارد؛ اینکه در طیف نزدیک به محمود احمدینژاد سردرگمی و شکافی رخ داده که او این گونه سخن میگوید یا اینکه آنها تمایلی ندارند که فعلاً دست خود را در بازی رو کنند؟